- بازدید روزانه ۳۰ هزار گردشگر از بخش شهیون دزفول
- اجرای آسفالت ۴۵ هزار مترمربع خیابان در دزفول طی یک ماه
- سارقان باغهای دزفول در دام پلیس گرفتار شدند
- بدون اغماض با عوامل قطع درختان پارک بعثت دزفول برخورد میشود
- حضور محققان در دزفول موجب ارتقای سطح علمی و فنی کشاورزان شده است
- طرح ملی اصلاح نژاد گاومیش در دزفول اجرا شد
- رییس شورای شهر: شهروندان برای تعریض خیابانهای پرترافیک دزفول همکاری کنند
- ثبت یک میلیون و ۳۸۰ هزار فرصت شغلی در سامانه ملی رصد اشتغال
- آزادسازی ۲.۷ میلیارد دلار از منابع ایران در عراق
- همه دانش آموزان بازمانده از تحصیل دزفول جذب شدند
ضدانقلاب هم با این مغالطه عدالتخواه میشود/ چرا تعمیمهای هیجانی غلط است؟
فارس پلاس: ما سه سبک استدلالی داریم: تشابه، قیاس و استقرا. نازلترین سطح استدلال پیدا کردن مشابهتهایی میان دو چیز است و تسری احکام یکی بر دیگری. خیلی اوقات در مناظرههای جنجالی از این ترفند استفاده میکنند و از ربط دادن دو چیز غیر مرتبط به یکدیگر میخواهند امر تعمیم را جلو ببرند. روش دیگر قیاس است. همان از کل به جز رسیدن یا از نظریه به مصداق رسیدن. روش سوم یا استقرا که محل بحث ماست همان از جز به کل رسیدن است. فرض کنید روی یک جز از تصویر تمرکز کردید و بعد کل تصویر را ببینید.
گرفتار چه مغالطهای هستیم؟
مسئله اینجاست که وقتی میخواهیم استدلال استقرایی بکنیم یعنی یک مصداق داریم و از آن مصداق به کلیت برسیم دچار خطا نشویم. گاهی هیجان و گاهی خطدهی جریان ضدانقلاب ما را به اشتباه میاندازد.
فرض کنید گاهی از سیلی زدن یک نماینده به تعرض به کلیت مجلس میرسیم. یا از فساد طبری به فساد کل قوهقضائیه میرسیم. این مصادیق چرا غلط است؟ برای پاسخ به این سوال اول قواعد استقرای عالمانه را ببینید:
۱- رویداد را کامل ببینید. وقتی قصاص یک قاتل را دیدید و دلتان سوخت، درخواست مادر مقتول را هم ببینید.
۲- تعداد موارد تکرار شده را باید ملاحظه کرد. چندتجربه مانند سیلی زدن نماینده مجلس داریم؟ چند تجربه مانند مازیار ابراهیمی داریم؟ چند هواپیمای اوکراینی داریم؟
۳-تکرار را در بازه زمانی هم ببینید. مثلا چندبار در ۴۰ سال پس از انقلاب مشابه قتلهای زنجیرهای داشتهایم.
۴- آیا حرکتی برای اصلاح وجود داشته است؟ حرکت کلان رو به جلو است یا عقبگرد؟
۵- نسبت خطا را با ساختار ببینیم. آیا این خطا از فرد است یا از ساختار؟ خطای هر دو ممکن است هیچ کس و هیچ ساختاری معصوم نیست. اما آیا روند کلان کشور در مسیر خطا است که باعث خطای ساختار یا فرد شده است؟
ضدانقلاب هم عدالتخواه میشود
عدم مراعات نکات بالا میتواند حتی ضدانقلاب را هم عدالتخواه جلوه دهد. اغلب رسانههای جریان مخالف مردم ایران هم دست میگذارند روی همین تعیمیمهای غلط. سریع از فساد یک شخص به فساد ساختار میرسند و از فساد ساختار به فساد ولایت فقیه. طنز ماجرا آنجاست که گاهی در این تعمیمها به اندازهای دچار تفریط میشوند که از یک چاله خیابان در یک روستا به ناکارآمدی رهبرانقلاب میرسند. میگویند این چاله به دلیل ناکارآمدی رهبرانقلاب است که وجود دارد.
این جنس تعمیم هیجانی به ظاهر مطالبه حل مشکل چاله فلان روستا و حتی فساد ستیزی ظاهری است اما در اصل یک مغالطه غلط است. هدف چنین تعمیمی هم قطعا خود اون مصداق جز نیست. هدفگذاری روی کل است. او از جز به کل رسیده است و طبیعی است جز را رها کند./فارس